خلاصه داستان : فیلمی درباره احساسات مختلط دوران جوانی. شخصیت های اصلی به طور معمولی وارد ازدواج می شوند و هرگز قصد وفاداری واقعی به همسر خود را ندارند. وقتی متوجه می شوند که ...

In a small Italian town, the local youngsters realize that their youth is coming to an end and marriage will soon follow. They gather together for one last time in an attempt to revive their younger days, but this comes to a dismal conclusion. Gradually it dawns on the group that childhood is over and the next stage in human growth must be faced.

خلاصه داستان : ساختن معبد بزرگ وقف شده به الهه آفرودیت و به دنبال آن مالیات های جدید و سنگین و ورود طاعون، نارضایتی مردم را ایجاد می کند و عشق بین مجسمه ساز و برده را تهدید می کند.

The construction of great temple dedicated to the goddess Aphrodite, followed by new and high taxes and the arrival of a plague, create discontent in the population, and threatens the love between a sculptor and a slave.

خلاصه داستان : داستان زیبا مردی جوان و ماجراهایش که برگرفته از داستان "قصه های رمی"، نوشته آلبرتو موراویا است.

The ironic study of a young man's poignant adventures and sensual adventures...based on "Roman Tales" by Alberto Moravia.

خلاصه داستان : سه دختر در حال سفر و اتوموبیلرانی به شمال ایتالیا، رودخانه، ونیز، پیزا و رم می روند.

Three girls are on a hitchhiking trip through northern Italy, the riviera, Venice, Pisa and Rome.

خلاصه داستان : یک فیلم کمیاب در ژانر کمدی با بازی والتر چیاری محصول 1958 ایتالیا میباشد.

Love at First Sight is an Italian movie directed by Franco Rossi.

خلاصه داستان : در سنت تروپز آفتابی، یک جوان یک برادر را دوست دارد اما با دیگری ازدواج می کند.

Juliette Hardy is sexual dynamite, and has the men of a French coastal town panting. But Antoine, the only man who affects her likewise, wouldn't dream of settling down with a woman his friends consider the town tramp.

خلاصه داستان : در پاریس ، باب مونتنی (راجر دوشسن) عملاً مترادف با قمار - و برنده شدن است. او تقریباً همه در شهر ، از جمله بازرس پلیس لدرو (گای دکمبل) ، مهربان ، باکلاس و دوست داشتنی هستند. با این حال ، وقتی شانس باب ترش می شود ، او شروع به از دست دادن دوستان...

In Paris, Bob Montagne is practically synonymous with gambling -- and winning. He is kind, classy and well-liked by virtually everyone in town, including police inspector Ledru. However, when Bob's luck turns sour, he begins to lose friends and makes the most desperate gamble of his life: to rob the Deauville casino during Grand Prix weekend, when the vaults are full. Unfortunately, Bob soon learns that the game is rigged and the cops are on to him.