خلاصه داستان : مکس به زاغه اش باز می گردد و تبدیل به خواننده گروه راک می شود. در آنجا، خاطرات منتظرند، آخرین اخبار و حقایقی که سالها ساکت بودند: سونیا صدایی است که از مرگ می گوید، رامیرا و کارکاشا با بدبختی محله نایب السلطنه هستند و گواما در جنون فرو می رود. دلایل ترک واضح است،...
Max returns to her slum turned into the vocalist of a rock band. There, the memories await, the latest news and the truths that were silent for years: Sonia is a voice that speaks from the death.
-
-
-
-
4 بار نامزد دریافت جایزه
