خلاصه داستان : آرتور محقق سابق باستان‌شناسی، فردی شلخته است که دائما سیگار کشیده و وانمود می‌کند فردی بداخلاق است.‌ در گذشته، وقتی آرتور در حال تحقیق روی آثار باستانی منطقه توسکانی ایتالیا بود با فلورا زنی ثروتمند و دخترش بنیامینا آشنا می‌شود. این آشنایی به عشقی آتشین بین او و بنیامینا تبدیل شد.

Just out of jail, crumpled English archaeologist Arthur reconnects with his wayward crew of tombaroli accomplices – a happy-go-lucky collective of itinerant grave-robbers who survive by looting Etruscan tombs and fencing the ancient treasures they dig up.

خلاصه داستان : پل در حال آماده شدن برای ترک تاجیکستان است، در حالی که به سال های نوجوانی خود فکر می کند. دوران کودکی او، جنون مادرش، احزاب، سفر به اتحاد جماهیر شوروی، جایی که او بکارت خود را از دست داد

Paul is preparing to leave Tajikistan, while thinking back on his adolescent years. His childhood, his mother's madness, the parties, the trip to the USSR where he lost his virginity, the friend who betrayed him and the love of his life.

خلاصه داستان : "آرور" زنی میانسال است که از همسرش جدا شده، شغلش را از دست داده و بزودی نیز قرار است مادربزرگ شود. او آرام آرام از جامعه فاصله میگیرد تا اینکه به صورت تصادفی با عشق دوران جوانی اش روبرو می شود و...

Aurore has separated, just lost her job, and learns that she is going to be a grandmother.