خلاصه داستان : خانواده دی رینزو را دنبال می کند. خانواده دی رینزو که ظاهراً کامل هستند، با مرگ ناگهانی پدر خانواده، مردی نمونه، حرفه ای تثبیت شده و نقطه مرجع برای همه، بی ثبات می شوند.

خلاصه داستان : یک کارمند پست از شمال ایتالیا که تحت فشار همسرش قرار گرفته است، برای درخواست انتقال به میلان وانمود می کند که ناتوان است. وقتی نقاب از او برمی‌گردد، برای دو سال به دهکده‌ای کوچک در نزدیکی ناپل فرستاده می‌شود. او تنها، ترسیده و پر از...

Alberto (Claudio Bisio), post office manager of a small town in Brianza, under pressure of his wife Sylvia (Angela Finocchiaro), is willing to do anything to get the transfer to Milan. Even pretending to be disabled to climb in the ranking. But the trick does not work and as punishment, he is transferred in a small town in Campania, which to an inhabitant of the north is equivalent to a nightmare ...

خلاصه داستان : زمانی که آلبرتو در میلان در شمال ایتالیا به محبوبیتش بازگشته است، دوستش ماتیا با دوستانش در ناپل مانده است. او با همسرش ماریا مشکل دارد؛ زیرا همسرش می خواهد او را به طور جدی به شغل پستی خود برساند اما...

Now in the Far North (i.e. Milan!), Alberto has accepted to manage a program for efficiency improvement in the Italian Post. He devotes all his time and all his energy to this noble task and neglects his wife Silvia, which of course annoys her beyond limits. Things do not fare much better in Castellabate where it is rather Maria, Matta's wife, who gets on his nerves by always blaming him for his lack of ambition. One day, due to a misunderstanding, Mattia is transferred to... Milan! And on whose doorstep does he land? Alberto's of course!