خلاصه داستان : "پوئت" خوشحال است زیرا گروه راک "فرشتگان جنهمی" او را پذیرفته اند، ولی زمانی که متوجه می شود آنها چقدر خشن هستند، شوکه می شود. حتی قتل هم به چشم آنها جرم بزرگی محسوب نمی شود ...

At first gas station attendant Poet is happy when the rockers gang “Hell’s Angels” finally accepts him. But he’s shocked when he learns how brutal they are – not even murder is a taboo to them. He gets himself in trouble when the leader’s girlfriend falls in love with him – and he welcomes her approaches.

خلاصه داستان : یک فراری بطور اتفاقی وارد صحنه فیلمبرداری می شود. بر حسب اتفاق آنها به دنبال یک بازیگر مرد هستند. او این نقش را پذیرفته و به آرامی عاشق بازیگر زن نقش اول فیلم می شود…

A fugitive stumbles onto a movie set just when they need a new stunt man, takes the job as a way to hide out and falls for the leading lady while facing off with his manipulative director.