خلاصه داستان : توبچگی با دنیای جنایتکار خودش غریبه نیست.. هرکی تو این دنیا باشه برای مخالفت با بی عدالتی قسم میخوره.. با بزرگ شدن و ثروتمند شدن، خودش منبع این بی عدالتی میشه.. از دوست داشتن دوری نمیکنه… دوست داشته شدن رو هم خیلی دوست داره… دوست داره تو چشم همه زنای زندگیش باشه:مامانش،همسرش،دخترش و دوست دخترش…...

The series tells the life of Hizir Cakirbeyli. It has entered the realm of the mafia at a young age.

خلاصه داستان : کرم پسر چشم چرون و خوشتیپ یک خانواده استانبولی است که از قدیمی ترین ها در سکتور منسوجات هستن. با ایده های خلاقانه ی خودش با یه استارتاپ کارخونه قدیمی خانواده اش رو که به مرور زمان داشت از رده خارج میشد رو به نامبر وان این سکتور تبدیل کرد ولی در چشم پدرش هنوز...

The story of a Ayse, who due to slanderous accusations is forced to marry Kerem, a well-known rich and handsome playboy.

خلاصه داستان : پکر منگن با وعده دیدار نخست وزیر و تبدیل شهر به استان، پست شهردار یک شهر دورافتاده را به دست می آورد. وقتی مردم وعده او را فراموش نمی کنند، منگن در نهایت نخست وزیر را متقاعد می کند که با روش های خاص خود از شهر بازدید کند.

Peker Mengen wins the post of mayor in a remote town with the promise of a visit by the prime minister and making the town a province. When the people do not forget his promise, Mengen ends up persuading the prime minister to visit the town with his idiosyncratic methods. After consulting with his advisors, Peker prepares a grandiose welcome ceremony, but when the ceremony gets out of his control, the town of 5000 people suddenly ends up becoming a country, one that is at war with America. As Peker Mengen, his unwillingly married wife Mualla and his advisors try to keep America at bay and struggle with the difficulties of establishing a new country, they even get the help of an alien to achieve their goals.