خلاصه داستان : در این قسمت، داستان‌های یک راننده‌ی تاکسی بسیار ساده روایت می‌شود. وی آرزو دارد که معشوقه‌ی خود را در آغوش بگیرد و در چشمانش غرق شود. ماجرا از آن‌جایی جذاب می‌شود که در یکی از شیفت‌های شب این راننده، مشکلی بزرگی به وجود می‌آید و ...

Güven, a taxi driver is desperately in love with Meral, but he’s too shy to open up to her. One day he picks up a customer, gets accused of a crime he didn’t commit and his world is turned upside down.

خلاصه داستان : فاتح یک معلم خوشتیپ و ایده آلیست و بسیار با صداقت تاریخ است. روزی که فاتح از دانشگاه فارغ التحصیل شد، یکی از همکارهای سابق پدرش به نام اورهان چیکیش باهاش رو به رو میشه و حقایقی در مورد تاریخ خانوادگی فاتح بهش میگه که اصلا ازشون خبری نداشت. پدر فاتح یک مهاجم(نوعی جنگجو و...

خلاصه داستان : زینب (Büşra Develi) با اوکتای (Görkem Sevindik) زمانی که دانشجو بود با عشقی بزرگ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو بچه بود که دوقلو بودند. زینب بعد از اینکه از خیانت شوهرش مطلع میشه طلاق میگیره و برای همیشه اعتمادش به مرد ها رو از دست میده و در قلبش رو به روی مردا...

Zeynep who lives with her twin children, is divorced from Oktay whom she married with great love during her university years, because she was cheated on. Zeynep loses her faith in men and closes her heart to love. Until he met Kenan Yelda is one of the women after Kenan and she intends to carry on the business partnership they have just started with Kenan to marriage.

خلاصه داستان : “سلين”، “آسلي” ، “هانده” و “ابرو” برا تماشاي فيلم به ويلاي سلين اينا که کنار درياچه هستش ميرن.. با اضافه شدن “آچليا” به جمعشون يه شب عالي را ميگذرونن.. ولي نميدونستن اون شب آخرين شبيه که با آچليا ميگذرونن چون وقتي بقيه خوابن آچليا بدون اينکه نشونه اي ازش بر جا بزاره غيبش ميزنه.. تو...

Asli, Selin, Ebru, Hande and Açelya are five close friends who live in the same neighborhood and go to the same school. They want to spend a night and watch a movie together at a big country house. However, the group leader Açelya disappears there without leaving anything behind and nobody hears back anything about her. After Açelya's disappearance, they fall apart in order to forget what they have experienced. A year later, the girls begin receiving messages from a mysterious figure named 'A' who threatens to expose their deepest secrets, including the ones they thought only Açelya knew...

خلاصه داستان : حکایت کسانی که به دنبال اشتیاق هستند، کسانی که به قیمت سوختن پرواز می کنند، و کسانی که در برابر زندگی با درد می ایستند.

Can Manay is a celebrated psychologist, famed for his expertise in his field. A consummate bachelor he beds women but rarely falls in love. And yet, following his first encounter with Duru, he is immediately besotted, to the extent that he buys the house next door to her’s, determined to get closer to her. Until her new neighbour moves in, Duru has lived happily with her musician boyfriend, Deniz. Can’s mind-games ensure that she starts to question their relationship however, though she is not aware of the full extent of Can’s scheming. Meanwhile a cast of characters - Bilge, a student of Can’s; Özge, a journalist working on an exposé of the celebrity psychologist; and of course Deniz - will find their lives changed forever, by Manay’s crazed pursuit of love.

خلاصه داستان : علی یک ماهی گیراست که زندگی خود را وقف پسرش میکتد . افه تنها پسر اوست پسر او با سایر بچه ها متفاوت است و نمیتواند با بقیه ارتباط برقرار کند.همانطور که علی سعی می کند با پسرش پیوند برقرار کند، او با بسیاری از موانع در ارتباط با او روبرو می شود و بزرگترین...

خلاصه داستان : گروهبان سلیمان در طول جنگ کره یک دختر کوچک را در میدان جنگ پیدا می کند. او را می گیرد و اسمش را آیلا می گذارد. پانزده ماه بعد، به تیپ سلیمان گفته می شود که به ترکیه بازخواهند گشت و او تمایلی به ترک او ندارد...

In 1950, amidst the ravages of the Korean War, Sergeant Süleyman stumbles upon a a half-frozen little girl, with no parents and no help in sight and he risks his own life to save her, smuggling her into his army base and out of harm’s way.

خلاصه داستان : شهر بزرگ قسطنطنیه بارها مورد محاصره قرار گرفته شده است ،ولی تا به حال کسی قادر به ورود به آن شهر نشده است همه جلوی دروازه های شهر زانو زدند ویا اینکه کشتی هایشان در خلیج غرق شده است اما مهمت میخواهد آن شهر را فتح کند ،ولی راه سختی در پیش دارد چون علاوه...