خلاصه داستان : داستان این سریال که زندگی پر از دسیسه و رمز و راز خانواده شاکر پاشا را روایت می‌کند، از سال 1912 آغاز می‌شود. بازگشت جواد شاکر کاباآعاچلی، که با نام مستعار “ماهی‌گیر هالیکارناس” بودروم را به شهرت امروزی‌اش رسانده، به خانه خانوادگی‌اش در جزیره بیوک‌آدا به همراه همسر ایتالیایی‌اش، زندگی همه را از اساس تغییر...

Set in 1912, “ŞAKİR PAŞA HANEDANI: Mucizeler ve Skandallar” will showcase the extraordinary lives and relationships of the Şakir Paşa Family, which includes figures such as Cevat Şakir Kabaağaçlı, who made Bodrum famous under the name Halikarnas Balıkçısı; Fahrelnisa Zeid, a master of modern painting; Aliye Berger, the first Turkish engraver; and Füreya Koral, the first Turkish ceramic artist

خلاصه داستان : “یمین” سالهاست مامانشو یه هوو میدونه و میخواد بکشتش و “جنت” اونو وقتی قبولش میکنه که مامانشو بکشه.. “زمرّد” هم تو این دنیا راهشو گم میکنه.. ولی “جنت” تا از دخترش محافظت کنه دیر میشه… یه دختر دلشکسته و یه عشقی که معصومیتشو از دست داده باقی میمونه.. “کیراز” که از این موقعیت متنفره دنبال...

خلاصه داستان : در سالهای کودتای نظامی ، ترکیه قادر به تولید اتومبیل های خود نبود. اما پاشا معتقد بود که مردم ترکیه می توانند اتومبیل های خود را تولید کنند بنابراین 2 ماشین سفارش داد. گوندوز و مهندسان همراه او باید فقط در 130 روز 2 ماشین تولید کنند!

In the years of military coup, Turkey was unable to produce its own cars. But Pasha believed that Turkish people can produce their own cars so he ordered 2 cars. Gunduz and engineers with him must produce 2 cars in only 130 days!

خلاصه داستان : یک قاضی محترم دادگاه خانواده و یک زن اصولگرا که برای نجات ازدواج و تأمین رفاه فرزندان تلاش می کند، خود را در دو طرف پرونده ای می بینند که باورهای آنها را محک می زند.

He is a distinguished, respected family court judge. She is an honest and principled woman who has saved many marriages from destruction, made sure that many children receive the affection and love they deserve, and has always been on the side of justice.

خلاصه داستان : براي ملک کوچه ها اکثرا امن تر از خونه هست..يه شب وقتي با خرگوشش ميگرده از اتفاقايي که خواهد افتاد بي خبره.. زينب از دانشگاهي که درخواست کار داده بود پذيرفته ميشه،بالاخره کار موردعلاقشو انجام ميده ولي يک بار ديگه متوجه خواهد شد زندگي عبارت از برنامه ها نيست بلکه عبارت از اتفاق هاست…

A child being scolded rescued by her teacher after falsifying her death