خلاصه داستان : داملا دختری زیبایی است که فکر میکند در چوکوردره بدنیا آمده و بزرگ شده. مقصوده گرچه داملا رو به فرزندخوندگی قبول کرده ولی عملا با او مثل یک خدمتکار برخورد کرده و از اونجا که مقصوده در یک محله فقیرنشین زندگی میکنه، داملا هم در فقر بزرگ میشه. روزی یک وکیل به اسم ییت به...
