خلاصه داستان : چرا کسی مثل لیلا به یک دیدار مجدد و شام به دبیرستان می رود؟ و با یک قطار شبانه به آنجا می رود. او طی 25 سال گذشته به یک نزد هیچکدامشان نفر نرفته و کنان ، یک پرستار دانشجو، در قطار چه می کند؟

Leyla, a lawyer and a poet, takes the long-distance train to attend her high school reunion dinner. On the train, she meets Canan, a young nursing student in distress. As the conversation develops, Leyla learns that Canan is travelling to assist with the suicide of a paralysed man, Yavuz, who wants to die. At the end of the long over- night trip, surrounded by the stories of people both on and off the train, Leyla decides to accompany Canan on her difficult visit.

خلاصه داستان : اوزگه دختری که شش سال است بعنوان آشپز کار می‌کند و زندگی متوسط رو به پایینی داشته و آرات گیرایلی، ولیعهد یکی از ریشه‌دارترین و ثروتمندترین خانواده‌های ترکیه با هم روبرو می‌شوند و خیلی زود عاشق هم شده و ازدواج می‌کنند. اوزگه با ورود به عمارت گیرایلی‌ها، به یکباره از دنیای عشق به دنیای دسیسه‌ها...

خلاصه داستان : این سریال در مورد معلمی به اسم الیف ترکّان و اومدن اون به یه شهر کوچیک به اسم سارپچاست. اومدن این معلم که کارش رو با عشق زیادی انجام میده، در زندگی همه نقطه ی عطفی میشه. زینب وقتی درموندگی زینب که در اوج نوجوونی مجبور به ازدواج شده بود رو میبینه و تصمیم میگیره...