خلاصه داستان : نجم‌الدین، چتن و موزو بزرگ‌ترین آرزویشان این است که یک فیلم بسازند. اما برای این کار به پول نیاز دارند. شانس به آن‌ها لبخند می‌زند و با کریم کادیرگالی آشنا می‌شوند. کریم حاضر می‌شود اسپانسر فیلمی باشد که آن‌ها قصد ساختنش را دارند. تنها شرطش این است که نقش اصلی فیلم را خودش بازی کند....

Necmi, Çetin and Muzo's biggest dream is to shoot a movie. For this they need money. Fortune smiles on their faces and they meet Kerim from Kadırga. Kerim sponsors the film they are going to make. The only requirement is to play the leading role in the movie. Of course, there is a small problem. Kadırgalı Kerim is a mafia.

خلاصه داستان : این سریال در واقع نگاه طنزی به سریال حریم سلطان هست در مورد تحریف های تاریخی سریال و …

خلاصه داستان : خلاصه داستان : این فیلم داستان شیرین و علی را روایت می‌کند که داستان عاشقانه‌شان که از بوزجه‌آدا (تندوس) شروع شد، به دوره‌های زمانی مختلف و به استانبول کشیده می‌شود. ماجرای شیرین و علی یامان که در سنین جوانی آغاز شده بود، با گذر سال ها به کلاف پیچیده‌ای تبدیل می‌شود که گره‌های آن غیرقابل...

The paths of two former sweethearts unexpectedly cross years later as they grapple with their dreams and disappointments

خلاصه داستان : مصطفی مردی در اوایل سی سالگی است که با همسرش کنان و دخترش جِمره تلاش می کند در محله فقیر نشین استانبول زنده بماند. همسرش کنان در چنگال یک بیماری بی امان است. او برای بهبودی نیاز فوری به جراحی دارد. مصطفی نمی داند چگونه پول را پیدا کند. کارخانه ای که او در آن...

An impressive story set in the 1980s. Aras Rona and Rüçhan Rona are members of a very wealthy family. Figen Kutlu lives with her family in the mansion of the Rona family. The Rona family is forced to adopt Cemre, the daughter of Mustafa, who is on trial with the death penalty, who was given to the Child Protection Agency because his wife died

خلاصه داستان : وقتی اطلس تو سال‌های دبیرستانش مورد زورگویی همسن و سال‌هاش قرار می‌گیره همراه با مادرش شهرشون رو ترک می‌کنه. سال‌ها بعد به عنوان معلم ریاضی به مدرسه‌ای که خودش توش درس میخونده برمیگرده…