خلاصه داستان : آیکوت و گلشاه در آستانه ازدواج هستن. آیکوت به هیچ وجه نمیخواد گلشاه رو از دست بده و به خاطر اینکه قراره داماد خانواده آتابی بشه خیلی هیجان زده هست، اما اتفاقات عجیب زیادی برای آیکوت خواهد افتاد…

On the eve of his wedding, a young man must deal with the trouble caused by an unexpected guest — his bride's former brother-in-law.

خلاصه داستان : سننت که سال‌ها مورد آزار و اذیت همسرش قرار گرفته است، با زینپ، وکیلی که علامتش را از پنجره اتاق بیمارستان می‌بیند، تماس می‌گیرد. نامه ای می دهد که بعد از مرگش باز شود. وصیت نامه زینب همین نامه است; این در واقع ...

Cennet, who has been abused by her husband for years, calls Zeynep, the lawyer whose sign she sees from the window of her hospital room. He gives a letter to be opened after he dies. Zeynep's testament is this letter; It's actually a criminal complaint. After that day, the lives of Cennet's husband Yilmaz, and her children Birsen, Halil and Feride will change irreversibly.