خلاصه داستان : تونجای عاشق نوشتن است، در یک آژانس تبلیغاتی کار می کند که صاحب آن اجه، به داروهای ضدافسردگی اعتیاد دارد. جان و بورجو هم کارمندهای دیگر آژانس هستند. آنها هر روز با مهمانهای جدید و سوژه های جالبی رو به رو می شوند…

The story of the advertising agency employees and their confused president trying to cope with the capricious customers, troubled celebrities and the crises they face every day.

خلاصه داستان : اعتماد به نفس بلما وقتی آسیب می بیند که دکتری که برای مشکل جوش پوستش به او مراجعه کرده بود به او می گوید باید بوتاکس بزند. او تبدیل به زنی می شود که با پوست خود احساس ناراحتی می کند و بوتاکس می گیرد اما همه چیز آنطور که او می خواهد پیش نمی...

Belma’s self-confidence gets damaged when the doctor she went to for her skin rash problem tells her that she should get botox. She becomes a woman who is uncomfortable with her skin and gets botox but things do not go as she expected.