خلاصه داستان : یک شب زمستانی، پیلار از خانه فرار می کند. او تنها چند وسیله و پسرش خوان را با او می برد. آنتونیو به زودی به دنبال او می رود. او میگوید پیلار آفتاب اوست، و علاوه بر این، "او چشمانش را به او داد"...
One winter night, Pilar runs away from home. With her, she takes only a few belongings and her son, Juan. Antonio soon sets out to look for her. He says Pilar is his sunshine, and what's more, "She gave him her eyes"...
-
-
-
-
امتیاز روتن تومتو
91% -
74/100
-
42 بار برنده جایزه و 17 بار نامزد دریافت جایزه
