خلاصه داستان : داستان دربارهٔ الوئیزا ابرگون د هیدالگو (با بازی آنخلیکا ریورا) است؛ زنی ۵۰ ساله که پس از ۲۵ سال زندگی مشترک، متوجه خیانت همسرش با فردی جوان‌تر می‌شود. او تصمیم به جدایی می‌گیرد و در مسیر بازسازی زندگی‌اش، با مردی جوان‌تر آشنا می‌شود و عشق و هویت خود را از نو کشف می‌کند

After 25 years of marriage, Eloísa learns her husband is having an affair with a younger man and separates. Her newfound solitude leads her to self-discovery and the pursuit of new love.

خلاصه داستان : گیر وجود آرام یک گرگ تنها استرالیایی وقتی متوجه می شود که زنی که زمانی دوستش داشت و فکر می کرد مرده است زنده است و در اسارت گانگسترهای بی رحم است، از بین می رود. اکنون، برای مقابله با این سازمان جنایتکار خطرناک، او باید به دنبال متحدانی باشد و به دنیایی از خشونت...

An Australian lone wolf's quiet existence is shattered when he learns that the woman he once loved and thought was dead is alive and held captive by ruthless gangsters. Now, to take on this dangerous criminal organization, he must seek out allies and storm into a world of violence to rescue the love of his life in this gritty, modern day violent fairytale.