خلاصه داستان : دیپلمات بریتانیایی "هرینگتون برندی" با همراهی پسر خود "نیکولاس" پست جدیدش در اسپانیا را تحویل می گیرد. اما این موقعیت برای او که انتظار یک ترفیع را می کشید یک نا امیدی بزرگ تلقی می شود. این واقعیت که همسرش او را ترک کرده به نظر می رسد روی کارش تاثیر گذاشته تا اینکه او...

British diplomat Harrington Brande takes up his new lowly post in Spain accompanied by his son Nicholas. That his wife had left him seems to have affected his career. Nicholas sees it all as something of an adventure and soon becomes friends with the new gardener, Jose. As Nicholas begins to spend more time with Jose, his father takes offense and is concerned at the boy's loss of affection for him. It leads him to bar Nicholas from even speaking to the gardener. And soon tensions mount.

خلاصه داستان : یک زن انگلیسی که اخیراً به ثروت هنگفتی دست رسیده است به مالایا بازمیگردد تا زحمات روستاییانی که در طول جنگ به او کمک کردند را جبران کند. در میان آنها مردی استرالیایی نیز حضور داشت که فداکاری بزرگی برای او و دیگر زندانیان جنگ کرده است…

In 1941, The advancing Japanese army captures a lot of British territory very quickly. The men are sent off to labor camps, but they have no plan on what to do with the women and children of the British.

خلاصه داستان : یک شرکت فیلمسازی برای تهیه فیلم علمی تخیلی میخواهد از یک پادگان و سربازانش استفاده کند که البته فرمانده پادگان راضی نیست و در صدد آزار آنها برمی آید

An American movie company wants to shoot a science-fiction film using a British army barracks as a location, and its soldiers as actors.

خلاصه داستان : شوالیه های میز گرد حکومت شاه آرتور توسط عشق زناکارانه بین سر لانسلوت و ملکه گینویر تهدید می شود، رابطه ای که دشمنان پادشاه امیدوارند از آن سوء استفاده کنند...

In Camelot, kingdom of Arthur and Merlin, Lancelot is well known for his courage and honor. But one day he must quit Camelot and the Queen Guinevere's love, leaving the Round Table without protection.

خلاصه داستان : یک نظافتچی صمیمی در یک ملک روستایی انگلیسی کار می کند و پسر صاحب خانه را از دست آدم ربایان نجات می دهد.

Norman is a window cleaner who has to clean a manor house with hundreds of windows. He is distracted by the son of the house who persuades him to go into town. When some villains try and kidnap the young heir Norman fights them off but the heir has banged his head and can't remember Norman's heroic stand