خلاصه داستان : راوی کاپور با مادر بیوه اش زندگی می کند ، مادرش میخواهد او با دختری از خانواده ثروتمند ازدواج کند اما راوی عاشق دختری فقیر است و تصمیم می گیرد با او ازدواج کند . به همین دلیل مادرش راوی را از خانه بیرون می کند …

When Ravi Kapoor finds himself in trouble, he seeks help from his ex-wife, much to the dismay of his new wife, who tries to keep them apart.

خلاصه داستان : بازرس ماهندرا نات به همراه همسر و پسرش ویجی در بمبئی زندگی متوسطی دارد. او صادق و کوشا است که او را وارد کتاب های بد داور می کند، که در ابتدا سعی می کند ویجی را بکشد، اما ویجی در نهایت توسط یک راننده کامیون صادق، شامبو، نجات می یابد

After inspector Mahendra Nath is killed by criminal elements; his son Vijay takes admission as deputy jailer with the intention of reforming criminals so that he can fade way crime from his country. He is shocked to meet one of his truck-driver friend, Shambu who now turn an inmate with a record of going in-and-out of jail often. Vijay then vows to investigate as to how the kind-hearted man he know become a hardcore criminal.