خلاصه داستان : بنفيكو ٢٧ ساله است و در حال گشت و گذار در وينس است و هم زمان در حال تفكر در مورد قبول و يا رد كردن شغل پيشنهاد شده است. در اين ميان ، او دارد زندگي گذشته خود را مرور ميكند : موضوع عشق او و گابريلا ، دوست قديمي او كلاديو كه هميشه...
Bonifacio is 27 years old and he is roaming about Venice. He is trying to decide whether to accept a job or not. In so doing, he recalls all his past life: his love story with Gabriella, his old friend Claudio, who had always regarded working as a worthwhile thing, the war, the partisans.
-
-
-
-
1 بار برنده جایزه و 1 بار نامزد دریافت جایزه
