خلاصه داستان : هادی به منظور انجام تحقیقات خود جهت فیلمسازی روانه کرواسی میشود. “عزیز” دوست هادی در جریان مسافرت او به کرواسی با در اختیار قرار دادن یک نوار کاست، یک قطعه عکس، و یک نیمه پلاک از وی برای یافتن دختری بنام فاطمه کمک میگیرد هادی بوسیله آشنایی با زنی بنام حنیفه که آشنا به زبان...
A filmmaker named Hadi is sent to Croatia to complete his research for a film. Aziz, Hadi’s friend, gives him a cassette tape, a piece of image, and a half a piece of plaque in order to find a girl named Fatima. Alongside a Farsi-speaking Bosnian woman, Hanifa, Hadi begins his quest for Fatima.
