خلاصه داستان : الفت با همسر باردارش مجبور می شود وقتی پسرش به دنیا میاید به علت بعضی از مشکلات پیش آمده فرزند خود را با فرزند دیگری جا به جا کند و هنگام جشن حاملگی مریم، اولفت فرزندان خود را کنار یکدیگر گذاشت و گفت که دو قلو هستند و بعد این اتفاق ها چند سال گذشت.....

When she is pregnant out of marriage, she will have to give her son to his older brother during birth. In the meantime, Meryem, the wife of Kudret, also gives birth. Kudret puts Ulfet's son next to his own child and says that the children are born twins. Years pass. These children are Sahin and Yusuf. Neither Neither nor Mary is aware of the facts, but Kudret does not know which is his son. Fikret Ana, who knows the living with all the facts, will be able to keep the secret that he has kept for years until when?

خلاصه داستان : ییت، عمر، سردار، اونات و جان پنج دوست هستند که از دبیرستان یکدیگر را می‌شناسند. آن‌ها به زودی در می‌یابند که تصمیم ازدواج ییت ...