خلاصه داستان : پووتی تنگ، خواننده، بازیگر و قهرمان محلی، داستان زندگی اش از دوران کودکی تا مبارزه علیه شرکتهای شرور آمریکایی که تلاش می کردند کمربند جادویی او را بدزدند بازگو می کند...

Pootie Tang, the musician/actor/folk hero of the ghetto, is chronicled from his early childhood to his battles against the evil Corporate America, who try to steal his magic belt and make him sell out by endorsing addictive products to his people. Pootie must learn to find himself and defeat the evil corporation for all the young black children of America, supatime.

خلاصه داستان : “گیلبی اسمالز” از کارش اخراج شده، آپارتمانش را در آتش سوزی از دست داده و نامزدش رو را پَس زده است، او تصمیم می‌گیرد تا رابطه ای را با “مِی” آغاز کند و…

Gilby finds himself in a tangled web of lies when the truth proves to be too much to admit and even harder to accept.

خلاصه داستان : این سریال حول محور زندگی لویی است که با همسرش کیم که یک پرستار تمام وقت است و دختر چهار ساله‌شان لوسی زندگی می‌کند. برای اولین بار برای HBO، Lucky Louie در حضور تماشاگران استودیو زنده، در یک مجموعه دوربین چندگانه فیلمبرداری شد.

Lucky Louie is an American television sitcom created by Louis C.K., which aired on HBO for one season in 2006. C.K. stars as the eponymous Louie, a part-time mechanic. The show revolves around the life of Louie, who lives with his wife, Kim, who is a full-time nurse, and their four-year-old daughter, Lucy. A first for HBO, Lucky Louie was filmed before a live studio audience, in a multiple-camera setup.

خلاصه داستان : فیلم درباره "کن بوید"،مردی که به تازگی از آسایشگاه روانی آزاد شده و به عنوان فروشنده بستنی کار می کند.اما کسانی که او را به آسایشگاه فرستاده اند یکی پس از دیگری به طرز فجیعی به قتل می رسند و...

A former mental patient's repressed anger reaches the boiling point, leading him to embark on a mission of revenge against the thugs who once subjected him to severe physical and mental trauma.

خلاصه داستان : مراقبت روزانه بابا دو مرد به نام‌های چارلی هینتون و فیل رایرسون از کار اخراج می‌شوند و وقتی نمی‌توانند شغلی پیدا کنند، مجبورند پدران خانه‌نشین شوند. این الهام بخش آنها می شود تا مرکز مراقبت روزانه خود را باز کنند...

Two men get laid off and have to become stay-at-home dads when they can't find jobs, which inspires them to open their own day-care center.