خلاصه داستان : هلگا بریدر دختری جوان است. به یورگن محبوبش می گوید که او به عنوان یک زن جوان مدرن دارای استعداد بالایی است و می تواند هر کاری دوست دارد انجام دهد. یورگن شرط می بندد که نمی تواند به عنوان ...

Helga Breder is a young, spoiled girl. To her beloved Jörgen she says that she, as a modern young woman, is multi-talented and can do whatever she likes. Jörgen bets that she can't work as a house-maid but, if she manages it, he will buy her a diamond ring. Helga becomes a house-maid at Vinger Mansion and falls in love with an inventor, Bertil Frigård, who lives there.

خلاصه داستان : یک شرکت مسافرتی تئاتر در سوئد بر سر بازیگران شرکت و یک بازیگر زن سابق بنام کارین که همکاران جوانش را نابود میکند , بحث و مجادله دارد ...

One day, a theater company to Iron Creek. In the city's steel mills meet the young actress Monika young Erik. The love between them is from the very clear but complicated by the fact both have careers.

خلاصه داستان : در یکی از خیابان های باریک شهر قدیمی استکهلم، هتل سیتی واقع شده است. در آن شخصیت های مرموزی مانند "گریون" ، "بلومن" و دیگران زندگی می کنند. بازرس پلیسی به نام "گورانسون" در حال تعقیب سارق جواهراتی به نام، "الماس دزد" است.

A police inspector tracks a notorious jewel thief, 'Diamond-Lasse,' to a hotel filled with eccentrics.