خلاصه داستان : ماریا یک خانم نظافتچی، محجوب، خجالتی و دست و پا چلفتی است. هنگامی که او به مدرسه هنرهای زیبا منصوب می شود، با هوبرت، نگهبان عجیب مدرسه آشنا می شود. در آنجا او مکانی شگفت انگیز را کشف می کند که در آن آزادی، خلاقیت و جسارت حاکم است.

Maria is a cleaning lady, who is reserved, shy and clumsy. When she is assigned to the School of Fine Arts, she meets Hubert, the school's whimsical guardian. There she discovers a fascinating place where freedom, creativity and daring reign.

خلاصه داستان : آز برای یک کشاورز صدف کار می کند. صدف را از روی قلب می شناسد، صدها صدف را به راحتی باز می کند. در یکی از آنها، آز تصمیم می گیرد حلقه ای را پنهان کند تا از دوست دخترش جس بخواهد با او ازدواج کند. اما از او جواب مثبت نمی شنود...

Az works for an oyster farmer in Sète. He knows oysters by heart, he opens them by the hundreds. In one of them, Az decides to hide a ring, to ask his girlfriend Jess to marry him. She doesn't say yes. Fortunately, his band of friends are ready to do anything to help him get his head out of the water.

خلاصه داستان : ژان به لیسبون می رود تا بدهی خود را با فروش آپارتمان مادرش تسویه کند. او در فرودگاه با ژان، دوست دبیرستانی سابق عجیب و غریب و تا حدودی مزاحم برخورد می کند.

Everybody has always loved Jeanne. These days, she hates herself. Up to her ears in debt, she has to go to Lisbon and sell her mother’s apartment, who passed away one year ago. At the airport, she runs into Jean, a whimsical and somewhat intrusive former high school classmate.