خلاصه داستان : (اعتماد).شو یو دختر یه ژنرال بزرگه و شمشیر به دست بزرگ شده. شو یو که از بچگی تمرین هنرهای رزمی و سوارکاری میکرده و یه جنگجوی ماهره. اون برای نجات خانواده‌اش با امپراتور شیائو جین یون ازدواج می‌کنه. اونها که تازه ازدواج کردن و باهم کنار نمیان دچار مشکلات زیادی میشن و سعی میکنن روزها...

The story revolves around an Emperor who does not know martial arts and an Empress who is skilled in swords fighting. They dislike each other and do not get along. One day, they find out that their souls have switched. Left with no choice but to live with the other's identity, they slowly unravel their misunderstandings and learn to love and trust each other.

خلاصه داستان : کاریکاتوریست جوانی عمداً به جی یان شین ، استادی سرد و متکبر نزدیک می شود. چی نیان ، دختری با شخصیت مستقیم امیدوار است که تعامل با جی یان شین به او الهام بخش و مواد خلاقانه ای برای طرح کمیک او باشد. به طور هم زمان برادر کوچکتر جی یان شین جی سی چی...

A young cartoonist intentionally gets near Ji Yan Xin, a cold and arrogant professor. Qi Nian, a girl with a straightforward personality hopes that interacting with Ji Yan Xin would give her inspiration and creative materials for her comic plot. Coincidentally Ji Yan Xin’s younger brother Ji Si Qi becomes Qi Nian’s assistant and a catalyst for their relationship to progress and blossom.

خلاصه داستان : داستان در مورد یک جفت عاشق از دبیرستان است که در سراسر اتحاد، جدایی، سوء تفاهم و در نهایت ملاقات مجدد آنها را شامل می شود.

Story about a pair of lovers from high school that span across their union, separation, misunderstanding and eventual reunion.