خلاصه داستان : داستان فیلم مارمالاد مردی در زندان را دنبال می‌کند که داستان رنگارنگ دزدی عاشقانه از بانک را برای هم‌سلولی حلیه‌گر خود روایت می‌کند. وی به‌دنبال این است تا از سلول خود فرار کند و دوباره با عشق جذاب زندگی‌اش متحد شود.

Baron, an imprisoned man, strikes up a friendship with cellmate Otis. As the pair hatch an escape plan together, Baron recalls the story of how he met Marmalade, the love of his life, and their Bonnie and Clyde scheme to rob a bank in order to care for his sick mother and give the couple the life they’ve always dreamed of.

خلاصه داستان : در سال ۱۹۷۷، دیزی جونز و شش نفر در اوج جهان بودند؛ این گروه از ناشناسی به شهرت رسیده بود و سپس، پس از برگزاری یک کنسرت پر فروش در سولدیر فیلد، تصمیم به جدایی گرفتند؛ حالا، چندین دهه بعد، اعضای گروه موافقت کرده‌اند که حقیقت پشت آن تصمیم را فاش کنند...

In 1977, Daisy Jones & The Six were on top of the world. Fronted by two charismatic lead singers — Daisy Jones and Billy Dunne — the band had risen from obscurity to fame. And then, after a sold-out show at Chicago's Soldier Field, they called it quits. Now, decades later, the band members finally agree to reveal the truth.

خلاصه داستان : جسی و آنجلا ، ترک تحصیل دبیرستان ، یک هفته مرخصی می گیرند تا در ساحل خنک شوند. خیلی بد که خانه آنها دزدی کرد ، اجاره بها ، آنها قصد اخراج آنها را داشتند و شکسته شدند.

Angela and Jessie are best friends intent on taking a wild beach trip, but when their roommate loses all their money in a drug scam, the girls—blissfully stoned—go to increasingly daring and absurd lengths to get it back.

خلاصه داستان : داستان این فیلم درباره ی دختر نوجوان مونتانایی است که رابطه ی عاشقانه و سبک با پدر مجرد خود برقرار می کند. او در جستجوی استقلال و هویت خود خانواده اش را ریسک می کند و ...

In Anaconda, Montana, a strong-willed teenage girl navigates a loving but volatile relationship with her veteran father. In a desperate search for independence and her own identity, she risks family, heartbreak, and her standing in the only place she can call home.

خلاصه داستان : دکتر پل کرزی (بروس ویلیس) یک جراح است که هر روز شاهد پیامدهای خشونت در شهرش است، زیرا قربانیان آن را به اورژانس بیمارستانش منتقل می‌کنند – تا اینکه همسرش (الیزابت شو) و دختر دانشجویش (کامیلا مورونه) در خانه‌شان به طرز وحشیانه‌ای مورد حمله قرار می‌گیرند. با توجه به حجم بالای جرایم و مشغول بودن...

A mild-mannered father is transformed into a killing machine after his family is torn apart by a violent act.