خلاصه داستان : Shin-Hye یک مطلقه است که با مادر و 2 دخترش زندگی می کند. سوک هوان بیوه ای است که با مادرشوهر و 3 فرزندش زندگی می کند. شین هی و سوک هوان عاشق هم می شوند و با هم ازدواج می کنند. حالا دو خانواده باید یاد بگیرند که چگونه زندگی کنند...

خلاصه داستان : کانگ می نا به عنوان مامور مالیات در سئول کار می کند. او متوجه می شود که پدرش در بیمارستانی در زادگاهش موجو بستری شده است. پدرش در آنجا مغازه لوازم التحریر کوچکی دارد. می نا با اینکه تمایلی برای بازگشت به شهرش ندارد، اما تصمیم میگیرد برای پرداخت بدهی پدرش، به آنجا برود و...

Mi-na takes over a small stationery store from her father when he suddenly falls down. She wants to sell the store because it seems only troublesome to her. But it is not as easy as she thought. The store's regular costomers force her not to sell it. The objections of the little children is hard to resist.

خلاصه داستان : در طول سفری به کوهستان، چند نوجوان ناپدید می شوند. چند روز بعد یکی از بچه های گم‌شده پیدا می شود و در کمال تعجب طی این چند روز تبدیل به یک مرد بالغ شده است...

Days after her friends disappear during a trip to a mysterious cave, a girl is approached by a grown man claiming to be one of her missing pals.