خلاصه داستان : فیلم داستان نوجوانی به نام آدی را روایت می‌کند که می‌خواهد از یک جامعه‌ی سنتی روستایی فرار کند، چون از سوی دیگران درک نمی‌شود و...

Adi is spending the summer in his home village in the Danube Delta. One night he is brutally attacked on the street, the next day his world is turned upside-down. His parents no longer look at him as they did, and the seeming tranquility of the village starts to crack.

خلاصه داستان : ماگدا گردنبند خود را به کودکی بیمار تقدیم می کند. پدرش مطمئن است که او دروغ می‌گوید، و وقتی او بی‌گناهی خود را ثابت می‌کند، نمی‌تواند اعتراف کند که اشتباه کرده است. رابطه آنها شکسته شده و تصمیمات گذشته عواقب جبران ناپذیری دارد.

One day, teenager Magda offers her expensive necklace to a sick child in the hospital she volunteers for- her father is certain she is lying again. When she proves her innocence, he is ashamed and guilty but also incapable of admitting he was wrong. Relationships are now broken and in chaos, and past decisions have an irreversible outcome.

خلاصه داستان : یک افسر راهنمایی و رانندگی که دوست دارد نقش کارآگاه را بازی کند، شروع به تحقیق در مورد یک پرونده می کند و خطراتی فراتر از آنچه که فکر می کرد یک سرقت ساده از کتابفروشی بود، کشف می کند...

A police satire about Aurel, a gipsy police officer, on his first day of work. He really wants to prove what he is capable of, but his career is at risk when his friend, Denzel, recruits him in his not so secret operation.