خلاصه داستان : خطای بازرس پالمو یک معمای اتاق بسته زمانی شروع می شود که یک سرمایه دار بدنام مرده در وان حمام خود پیدا می شود. ستوان معروف پلیس پالمو برای تحقیق احضار می شود...

A closed room mystery begins when an infamous tycoon is found dead in his bath tub. The famous police lieutenant Palmu is summoned to investigate.

خلاصه داستان : همسر یک کشاورز توسط حقه بازی فریب می خورد تا همسر سالخورده خود را ترک کند، اما پس از رسیدن به شهر به دام او گرفتار شده و...

A farmer's wife is seduced into running away from her stolid older husband by a city slicker, who enslaves her in a brothel.

خلاصه داستان : والتو و رینو، فنلاندی‌های دلفریب، در جستجوی قهوه و ودکا راهی جاده می‌شوند که بدون آن‌ها زندگی‌شان ارزش زندگی کردن ندارد..

Two Finnish men agree to drive an Estonian woman and a Russian woman to a harbor.

خلاصه داستان : .وقتی هملت جسد مرده پدرش را کشف می‌کند، خودش را درگیر جنگ قدرت می‌بیند، زیرا عموی مکرش تلاش می‌کند تا انحصار صنعت اردک لاستیکی اسکاندیناوی را به دست آورد. آیا هملت انتقام پدرش را خواهد گرفت؟ آیا او پادشاه اردک های لاستیکی خواهد شد؟ آیا واقعاً هیچ کدام از آن مهم است؟

A bizarre black-and-white film noir reworking of Shakespeare's 'Hamlet'.

خلاصه داستان : "لوری" که راننده ی ترامواست شغل خود را از دست می دهد و پس از مدت کوتاهی رستورانی که همسرش "ایلونا" در آن مسئول خدمه است، بسته میشود. آن دو از پولی که از سازمان تامین اجتماعی دریافت کرده اند، بسیار خوشحال می شوند و تلاش میکنند تا شغل جدیدی پیدا کنند، غافل از این...

Tram driver Lauri loses his job. Shortly later, the restaurant where his wife Ilona works as a headwaitress is closed. Too proud, to receive money from the social welfare system, they hardly try to find new jobs. But they are completely unlucky and clumsy, one disaster is followed by the next. Finally, their courage, confidence, and their unbreakable love triumph over the fate.

خلاصه داستان : آیریس یک زن جوان خجالتی و بی‌حوصله است که در یک کار بن‌بست در یک کارخانه کبریت‌سازی گیر افتاده است و آرزوی یافتن عشق در سالن رقص محلی را دارد. آیریس که بعد از یک شبانه روز باردار شده و توسط پدر رها شده است، سرانجام تصمیم می گیرد که زمان آن فرا رسیده است...

A young woman with nothing to look forward to in life discovers that she has been impregnated by a man who wants nothing to do with it.

خلاصه داستان : فیلم داستان مردی که به تازگی وارد هلسینکی می شود و پس از اینکه چندین بار مورد ضرب و شتم قرار می گیرد دچار فراموشی می شود.او که نام و گذشته خود را به یاد نمی آورد نمی تواند شغل و خانه برای خود پیدا کند به همین دلیل به حاشیه شهر رفته و زندگی...

Arriving in Helsinki, a nameless man is beaten within an inch of his life by thugs, miraculously recovering only to find that he has completely lost his memory. Back on the streets, he attempts to begin again from zero, befriending a moody dog and becoming besotted with a Salvation Army volunteer.

خلاصه داستان : هنگامی که یک پسر آفریقایی با کشتی باری به شهر بندری لو هاور می رسد، یک کفش زنی کهنسال به کودک رحم می کند و از او به خانه اش استقبال می کند.

Marcel Marx, a former bohemian and struggling author, has given up his literary ambitions and relocated to the port city Le Havre. He leads a simple life based around his wife Arletty, his favourite bar and his not too profitable profession as a shoeshiner. As Arletty suddenly becomes seriously ill, Marcel's path crosses with an underage illegal immigrant from Africa, who needs Marcel's help to hide from the police.