خلاصه داستان : آکیده در یک محله بیکوز، در نزدیکی ساحل با کوچکترین پسرش، ارجان، زندگی می کند. علاوه بر ارجان، آکیده دو پسر به نامهای ماکسوت و فیکرت نیز دارد، اگرچه تمرکز او کاملاً روی پسر کوچکتر است. او از دست ماکسوت و فی عصبانی است…

خلاصه داستان : آکیده در یک محله بیکوز، در نزدیکی ساحل با کوچکترین پسرش، ارجان، زندگی می کند. علاوه بر ارجان، آکیده دو پسر به نامهای ماکسوت و فیکرت نیز دارد، اگرچه تمرکز او کاملاً روی پسر کوچکتر است. او از دست ماکسوت و فی عصبانی است…
خلاصه داستان : خلاصه داستان : گونی باستانشناس بعد از اینکه میفهمه پدرش صالح قراره تو یه محوطه تاریخی هتل بسازه به سمت صالحکوی راه میفته. گونی بعد از اینکه کارهای توقف ساخت هتل رو شروع میکنه، توی روستا با دریا آشنا میشه که مثل خودش در زمینهی مخالفت با ساخت هتل فعاله. صالح، که برای گرفتن اراضی...
Güney, who is an archaeologist, sets out for Sahilköy when he finds out that his father Salih wants to build a hotel in a historic area. Güney meets Derya, an activist from the village who is also against the construction of the hotel. Things get complicated for Salih, who is ready for any kind of deception, learns that his son is going to Sahilköy. Güney will be caught between his ex-girlfriend Seda, those who want treasure in the village, and those who want a hotel.