خلاصه داستان : کنت؛ فیلمی در سبک کمدی سیاه ترسناک برنده جایزه بهترین فیلمنامه در جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز به کارگردانی پابلو لارائین است. آگوستو پینوشه نظامی اهل شیلی را در نقش خون آشامی به تصویر می‌کشد که در یک عمارت ویران شده و سرد زندگی می‌کند. حال او پس از گذشت 250 سال تصمیم می‌گیرد از نوشیدن...

After living for over two centuries, Augusto Pinochet is a vampire ready to die… but the vultures around him won't let him go without one last bite.

خلاصه داستان : در سال 1988، دیکتاتور نظامی شیلی، آگوستو پینوشه، به دلیل فشارهای بین المللی، مجبور به برگزاری همه پرسی برای ریاست جمهوری خود شد. این کشور به تمدید حکومت پینوشه برای هشت سال دیگر «آری» یا «نه» رأی خواهد داد. رهبران اپوزیسیون برای رای «نه»، یک مدیر تبلیغاتی جوان و شجاع، رنه ساودرا، را متقاعد می‌کنند...

In 1988, Chilean military dictator Augusto Pinochet, due to international pressure, is forced to call a plebiscite on his presidency. The country will vote ‘Yes’ or ‘No’ to Pinochet extending his rule for another eight years. Opposition leaders for the ‘No’ vote persuade a brash young advertising executive, René Saavedra, to spearhead their campaign. Against all odds, with scant resources and while under scrutiny by the despot’s minions, Saavedra and his team devise an audacious plan to win the election and set Chile free.

خلاصه داستان : یک مشاور بحران توسط کلیسای کاتولیک به یک شهر کوچک ساحلی شیلی اعزام می شود که کشیش ها و راهبه های رسوا ، مظنون به جنایاتی از کودک آزاری گرفته تا کودک ربایی از مادران ناخواسته ، پس از وقوع حادثه ای در خلوت زندگی می کنند.

In a secluded house in a small seaside town live four unrelated men and the woman who tends to the house and their needs. All former priests, they have been sent to this quiet exile to purge the sins of their pasts, the separation from their communities the worst form of punishment by the Church. They keep to a strict daily schedule devoid of all temptation and spontaneity, each moment a deliberate effort to atone for their wrongdoings.

خلاصه داستان : در اواخر دهه ی 40 میلادی ، رئیس جمهور شیلی ، گونزالس ویدلا ، کارآگاهی به نام پلوچونو را مامور دستگیری شاعر سرشناس این کشور ، پابلو نرودا می کند. نرودا که به جرم کمونیست بودن تحت تعقیب است ، سعی می کند در کنار زندگی مخفیانه ، راهی برای خروج از کشور بیابد.

It’s 1948 and the Cold War has arrived in Chile. In the Congress, prominent Communist Senator and popular poet Pablo Neruda accuses the government of betraying the Party and is stripped of his parliamentary immunity by President González Videla. The Chief of Investigative Police instructs inspector Óscar Peluchonneau to arrest the poet. Neruda tries to escape from the country with his wife, the painter Delia del Carril, but they are forced to go underground.