خلاصه داستان : هلن با شوهر سابقش، دوست‌دختر 20 ساله‌اش، فرزند نوزادشان و مادر در حال مرگش، گوئن، زندگی می‌کند. زندگی او همچون یک چرخ‌دنده در حال گردش است و مانند دیگر زنانی که در کارخانه مرغ محلی با آن‌ها کار می‌کند، زندگی‌اش صرف خدمت به ساعت و زمان می‌شود.

Helen's mundane life at the chicken factory takes an unexpected turn with Joanne's return. They were each other's secret teenage passion. As they fall in love, Helen's zest for life returns but Joanne faces something darker from her past.

خلاصه داستان : هنگامی که مردی سی و چند ساله برای بازیابی وسایل دزدیده شده خود وارد یک جشنواره موسیقی می شود، او در عوض عشق و آزادی را پیدا می کند.

When a thirty-something 'suit' breaks into a music festival to retrieve his stolen belongings, he ends up finding love and freedom instead.