خلاصه داستان : مرد جوانی در آسایشگاه روانی بستری می شود. طی فلش بک هایی فیلم نشان می دهد که در دوران کودکی به او آسیبهای زیادی وارد شده...

A young man is confined in a mental hospital. Through a flashback we see that he was traumatized as a child, when he and his family were circus performers. Back in the present, he escapes and rejoins his surviving and armless mother.

خلاصه داستان : پس از جدا شدن از خود واهی خود، ناامیدانه به دنبال راهی و معنایی برای زندگی بودم. این عبارت پروژه زندگینامه آلخاندرو جودوروفسکی را کاملاً خلاصه می کند: بازسازی ماجراجویی باورنکردنی زندگی او. الخاندرو جودوروفسکی در سال 1929 در توکوپیلا، شهری ساحلی در حاشیه صحرای شیلی، جایی که این فیلم در آن فیلمبرداری شده، متولد...

“Having broken away from my illusory self, I was desperately seeking a path and a meaning to life.” This phrase perfectly sums up Alejandro Jodorowsky’s biographical project: reconstituting the incredible adventure of his life. Alejandro Jodorowsky was born in 1929 in Tocopilla, a coastal town on edge of the Chilean desert, where this film was shot. It was there where he discovered the fundamentals of reality, as he underwent an unhappy and alienated childhood as part of an uprooted family.

خلاصه داستان : "ماریون" و "جک" تلاش می کنند با رفتن به خانه خانواده "ماریون" در پاریس رابطه خود را دوباره بسازند...

Marion and Jack try to rekindle their relationship with a visit to Paris, home of Marion's parents — and several of her ex-boyfriends.

خلاصه داستان : پرتره ای از دوران جوانی آلخاندرو جودوروفسکی که در دهه های 1940 و 50 در پایتخت برق سانتیاگو اتفاق می افتد. او در آنجا تصمیم می گیرد که شاعر شود و به دست سرنوشت، به برجسته ترین محفل هنری و غیرتمند زمان معرفی می شود. پرتره ای از دوران جوانی آلخاندرو جودوروفسکی که در دهه...

A portrait of Alejandro Jodorowsky’s young adulthood, set in the 1940s and 50s, in the electric capital city of Santiago. There, he decides to become a poet and is introduced, by destiny, into the foremost bohemian and artistic circle of the time.