خلاصه داستان :

خلاصه داستان : "من لانسلوت روبینشتاین نام دارم ، همسرم در این لحظه درگذشت. او ایرینا نامیده می شد. عجیب تر در این داستان این است که فردی را که یکبار با او زندگی می کنیم کشف کنیم که او مرده است."

Does one ever know who they’re living with? Lancelot’s life is thrown upside-down when he learns of the death of his wife. As he’s trying to cope with grief, he will have to confront the revelations made about his wife’s past.

خلاصه داستان : داستان دندانپزشکی که با فوت پدرش، در پاریس زمینی را به ارث می برد و تصمیم به ساختن آن می گیرد.

When his father passes away, a dentist in Paris inherits a plot and the will to build a house on it. The situation becomes tricky when he learns the plot is located in Corsica.

خلاصه داستان : پائولین یک پرستار خانگیِ فداکار و سخاوتمند، در حالی که باید از پدرش مراقبت کند دو فرزندش را نیز به تنهایی بزرگ میکند. تا اینکه مدیران اجرایی یک حزب سیاسیِ افراطی تصمیم میگیرند از محبوبیت پائولین استفاده کنند و به او پیشنهاد دهند تا برای انتخابات پیش روی شهرداری کاندید شود و...

Pauline, a devoted and generous home help nurse, raises her two children alone, while also looking after her father, a former steelworker. Taking advantage of her popularity, the directors of an extremist political party suggest she become their candidate at the mayoral elections.

خلاصه داستان : مربی تیرانداری پلیس وینسنت میلز، تیراندازی ماهر است. او که تنها 25 سال دارد، حسادت بهترینهای دنیا را برانگیخته اما در میان تعجب همکاران خود، از پیوستن به نیروهای عملیاتی پلیس امتناع می کند و...

Vincent Miles, a gunsmith and shooting instructor at the National Police, is an expert in combat shooting who stubbornly refuses to join a field brigade, a choice which their colleagues do not understand. When he meets Milo Cardena, a mysterious and skilled cop, his life changes in such way that he cannot ignore his true nature anymore.