خلاصه داستان : در شهر دورافتاده ای در ایرلند،"لیام" یازده ساله تنها بازمانده قتل عامی می شود که خانواده و برادرش را به قتل رسانده است.پلیس که به گروهی خرابکار مشکوک است،توضیحاتی درباره مقصر بودن خانه را نادیده می گیرد و...

Niamh is the lone survivor of a mysterious massacre in which the furniture and objects in her family’s isolated house took on a monstrous life of their own. The police ignore her wild stories, and the neighbours and social worker who take her into their care try to introduce her to a new life. But Niamh is unable to leave her violent past behind her, endangering everyone who crosses her path.

خلاصه داستان : سربازی سابق ربوده شده و پشت یک ون بهوش می آید. او متوجه می شود تنها چند لحظه فرصت دارد تا بفهمد چگونه سر از آنجا در آورده است...

A former soldier is taken captive and awakens in the back of a van where he learns that he only has less than 10 minutes to figure out how he got there.

خلاصه داستان : رزی و الکس از 5 سالگی بهترین دوستان بوده اند و...

Since the moment they met at age 5, Rosie and Alex have been best friends, facing the highs and lows of growing up side by side. A fleeting shared moment, one missed opportunity, and the decisions that follow send their lives in completely different directions. As each navigates the complexities of life, love, and everything in between, they always find their way back to each other - but is it just friendship, or something more?

خلاصه داستان : پسری نوجوان به نام کوبو به همراه مادربزرگش در دهکده ی قدیمی سامورایی ها زندگی می کنند. او زندگی آرامی دارد تا اینکه یک شبح باستانی و با باطنی پلید که قصد انتقام گیری از سامورایی ها را دارد، به دنبال او آمده و زندگی اش را زیر و رو میکند.

Kubo mesmerizes the people in his village with his magical gift for spinning wild tales with origami. When he accidentally summons an evil spirit seeking vengeance, Kubo is forced to go on a quest to solve the mystery of his fallen samurai father and his mystical weaponry, as well as discover his own magical powers.

خلاصه داستان : تام هال جوان (هنر پارکینسون) و دوستان نامناسبش برای نجات "باستر" بچه فیل در جریان بمباران هوایی آلمان در بلفاست، ایرلند شمالی در سال 1941 مبارزه می کنند.

Young Tom and his misfit friends fight to save 'Buster' the baby elephant during the German air raid bombings of Belfast in 1941.

خلاصه داستان : من غول میکشم یا من غول پیکر ها را کشتم (به انگلیسی : I Kill Giants) فیلمی در ژانر درام و فانتزی و مهیج به کارگردانی آندرس والتر است که در سال 2017 توسط کمپانی Ocean Blue Entertainment منتشر شد. داستان فیلم درباره نوجوانی ماجراجو به نام باربارا است که دوستان زیادی ندارد و فقط...

Sophia, a new high school student, tries to make friends with Barbara, who tells her that “she kills giants,” protecting this way her hometown and its inhabitants, who do not understand her strange behavior.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : دو نفر با هم متحد شده‌اند و با هم پیوند می‌خورند نقشه‌ای برای دزدی از گذرگاه کوچک

Two down-and-outs bonded together in misfortune devise a plan to rob a small town amusement arcade.

خلاصه داستان : پس از زلزله ای مهیب در کالیفرنیا، خلبان یک هلیکوپتر نجات همراه همسر سابقش برای نجات دخترشان سرتاسر ایالت را در می نوردند...

In the aftermath of a massive earthquake in California, a rescue-chopper pilot makes a dangerous journey across the state in order to rescue his estranged daughter.

خلاصه داستان : ولاد تپس قهرمان بزرگی است، اما وقتی متوجه می‌شود که سلطان برای نبرد آماده می‌شود و باید ارتشی متشکل از 1000 پسر تشکیل دهد، قول می‌دهد راهی برای محافظت از خانواده‌اش بیابد. ولاد برای بدست آوردن قدرت نابود کردن دشمنانش به نیروهای تاریک روی می‌آورد و موافقت می‌کند که از یک قهرمان به هیولا دیگر...

Vlad Tepes is a great hero, but when he learns the Sultan is preparing for battle and needs to form an army of 1,000 boys, he vows to find a way to protect his family. Vlad turns to dark forces in order to get the power to destroy his enemies and agrees to go from hero to monster as he's turned into the mythological vampire, Dracula.