خلاصه داستان : کشف جسد پسر جوانی در تالاب ونیز، پلیس زن النا را به شهری که بیست سال پیش ترک کرده بود، بازمی گرداند.

Police officer Elena deals with cyber crimes and violence against children. The discovery of a young boy's body in the Venetian Lagoon brings her back to the city she left twenty years earlier.

خلاصه داستان : مردی به نام آدریانو دوریا یک کارآفرین نمونه در شهر میلان است. او بی ام وی سوار می شود، همسر و دختری زیبا دارد. اما اکنون او در بازداشت خانگی متهم به قتل است...

Adriano wakes up in a hotel room next to the dead body of his lover, Laura. The door is locked from the inside and there is no evidence of anybody else in the room.