خلاصه داستان : داستان فیلم درباره دو نوجوان از طبقات اجتماعی متفاوت است که عاشق یکدیگر می‌شوند، اما مسیر زندگی آن‌ها به دلیل ورود یکی از آن‌ها به دنیای جرم و جنایت، تغییر می‌کند.

Jackie and Clotaire grow up at the same high school, around the same harbour docks. She studies, he bunks off. Their paths cross, and they fall madly in love. Life tries its best to keep them apart, but they are like two halves of the same heart.

خلاصه داستان : خانواده‌ای که در کوه‌های ژورا زندگی می‌کنند، پس از بازگشت پدر بیولوژیکی پسرشان، با بحران‌هایی روبرو می‌شوند که رابطه‌ها و زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و …

Aymeric runs into Florence, a former coworker, one evening in Saint-Claude in the Haut-Jura. She is six months pregnant and single. When she gives birth to Jim, Aymeric is there. They spend happy years together until Christophe, Jim's biological father, shows up... It could be the start of a melodrama, it's also the start of an odyssey into fatherhood.

خلاصه داستان : دو برادر "سث" و "زک"، پانزده و سیزده ساله، تابستان را از خانه پدر بزرگ مرحوم خود سپری کرده و منتظر مادر خود هستند که سخت درگیر بوده و با مشکلات مالی روبروست. برای بدست آوردن پول آنها تصمیم می گیرند خانه را به دلال مواد مخدر اجاره بدهند و...

Brothers Danny and Zak, ages 15 and 13 ¾, are spending the summer in their deceased grandfather's house, waiting in vain for their mother, who is otherwise busy, and running low on cash. To make some money, they decide to rent out the house to a local drug dealer, but things don't go exactly as planned...

خلاصه داستان : داستان در مورد یک طراح گرافیک به نام وینسنت است که یک روز بدون هیچ دلیلی مورد حمله قرار می‌گیرد. او به زودی متوجه می‌شود که همه افراد از جمله همکارانش ناگهان می‌خواهند او را بدون هیچ دلیل واضحی به قتل برسانند. در این میان زمانی که همه چیز به‌ شدت از کنترل خارج می‌شود،...

Vincent finds himself under attack for no apparent reason overnight. When the phenomenon intensifies, he must run and change his way of life completely.

خلاصه داستان : زنی در تلاش برای تعلیق شوهر بدسرپرستش از انجام وظیفه پلیس اقدامات ناامیدانه ای انجام می دهد.

A young woman moves to Paris and has a brush with disaster. Grown-up at last, an accomplished woman thought she was safe from her own past. Gradually, these characters come together to form a single heroine.

خلاصه داستان : درباره زنی به نام سوزان است که در سفری با خانواده ای آشنا می شود…

The story of a family and a love affair told through the journey of a young woman called Suzanne.

خلاصه داستان : سرتیپ ژان آلبرتینی برای نفوذ به گروهی از آنارشیست ها انتخاب می شود.

Set in 1899 Paris, a young police sergeant is chosen to infiltrate a group of anarchists, an opportunity he sees to rise through the ranks. However, he soon finds himself becoming attached to the group.

خلاصه داستان : وقتی نورا شاهد آزار و اذیت هابیل توسط بچه های دیگر است، برای محافظت از او می شتابد. اما هابیل او را مجبور به سکوت می کند. نورا که در تضاد وفاداری گرفتار شده، سعی می کند جای خود را پیدا کند، که بین دنیای کودکان و بزرگسالان دویده شده است.

When Nora witnesses Abel being bullied by other kids, she rushes to protect him by warning their father. But Abel forces her to remain silent. Caught in a conflict of loyalty, Nora will ultimately try to find her place, torn between children’s and adult’s worlds.

خلاصه داستان : ریچارد ویلسون تیپ پلیسی که در محله های خطرناک شمالی مارسی کار می کند، جایی که سطح جرم و جنایت بالاتر از هر جای دیگری در فرانسه است.

A police brigade works in the dangerous northern neighborhoods of Marseille, where the level of crime is higher than anywhere else in France.

خلاصه داستان : داستان یک خلافکار به نام فارس است که می‎خواهد شغلش را تغییر دهد. بدین منظور اون باید آخرین کار خود را برای مافیا در اسپانیا انجام دهد.

To escape his life of crime, a Paris drug dealer takes on one last job involving Spain, unhinged gangsters, his longtime crush and his scheming mother.

خلاصه داستان : در یک روستای کوچک واقع در جنوب فرانسه ، زندگی با وجود گرمای سوزان بسیار مشکل شده است و مشکل بزرگتر کمبود آب است. همه تحت فشار بزرگی هستند ، مخصوصاً کشاورزان که زمین هایشان نیاز به آبیاری دارد. همین مسئله دلیلی می شود تا مردم به جان هم بیافتند و…

In a small village of the South of France, life is made difficult by a sweltering heat wave and its corollary, a worrisome lack of water. Everyone is under great pressure, especially the farmers whose fields are not irrigated. Which is the reason why the residents are less and less well-disposed toward one of them, Joseph, a young man whose never-ending antics are becoming, in such fraught context, something of an intolerable inconvenience. The mayor tries desperately to calm things down but nothing helps...