خلاصه داستان : دیدار دوباره سه دوست، در میان تانگو، رقص، موسیقی و فرصت سفری که آنها را مانند روزهای خوش گذشته راهی کشور می کند.

The reunion of three friends, among tango, dance, music and the opportunity of a trip that will take them as in their good old days to travel the route of the country.

خلاصه داستان : هر یک از اعضای یک خانواده سعی می کند از شخص دیگری برای مراقبت از مادر پیر حمایت کند...

Mama Cora, who is almost eighty years old, has three sons and a daughter. She lives with one of them, who has serious financial problems. The family meets one day to celebrate an anniversary meal, and that is when the problem arises: which of them will take care of her?

خلاصه داستان : داستان این فیلم در اواسط دهه‌ی هفتاد در آرژانتین اتفاق می‌افتد، درباره وکیلی است که تصویر عالی زندگی‌اش شروع به از هم باز شدن می‌کند زمانی که یک کارآگاه خصوصی به شهر ظاهرا ساکت او می‌آید و شروع به پرسیدن سوالاتی می‌کند…

A small town in an Argentinian province, 1975. The life of Claudio, a successful lawyer, gets complicated when he has a stupid quarrel with a stranger in a crowded restaurant.

خلاصه داستان : در صبح زود 2 ژانویه 1921، در میان مه غلیظ، کشتی بخار سانتا ایزابل، با 260 مهاجر عازم بوئنوس آیرس، در ساحل ناهموار جزیره سالوورا غرق شد و ...

Galicia, northern Spain, January 2, 1921. The steamship Santa Isabel, sailing towards Argentina with more than two hundred emigrants on board, sinks off the coast of Sálvora Island. Three island women, María, Josefa and Cipriana, who have bravely set sail aboard a fragile skiff to save the shipwrecked, are treated as heroes by the cynical authorities; but León, an inquisitive and tenacious Argentinean journalist, starts asking uncomfortable questions.

خلاصه داستان : پس از برخورد های گاه به گاه، یک زن دل شکسته تصمیم به مقابله با زندگی خود و مهم ترین وقایع در مورد دخترش میگیرد .

The film spans 30 years in Julieta’s life from a nostalgic 1985 where everything seems hopeful, to 2015 where her life appears to be beyond repair and she is on the verge of madness.

خلاصه داستان : قسمت اول ("پاسترنک"): در حین پرواز، یک مدل و یک منتقد موسیقی متوجه می‌شوند که آشنای مشترکی به نام پاسترنک دارند. به زودی متوجه می‌شوند که هر مسافر و عضو خدمه پرواز، پاسترنک را می‌شناسد. آیا این یک تصادف است؟ قسمت دوم ("موش‌ها"): یک پیشخدمت مشتری خود را می‌شناسد - او همان قرض‌دهنده‌ای است که...

Injustice and the demands of the world can cause stress for many people. Some of them, however, explode. This includes a waitress serving a grouchy loan shark, an altercation between two motorists, an ill-fated wedding reception, and a wealthy businessman who tries to buy his family out of trouble.

خلاصه داستان : زمانی که مونیکا متوجه می شود که دخترش بزودی می‌میرد، هر کاری که در توانش است را برای نجات جان دخترش انجام میدهد و..

Suddenly, Clara, Mónica's daughter, falls into a deep coma. With Clara left to die, a mysterious man proposes Monica to make a pact: Clara will be saved if Mónica does something for him.