خلاصه داستان : پستچی تنبل دماغش را جایی می گذارد که جایش نیست.

Dimwitted, somewhat misanthropic Oslo mail carrier Roy's quiet life changes dramatically on the day he steals a set of keys and lets himself into the apartment of a deaf woman who seems to be in trouble with a psychotic criminal. Though he doesn't know it at the time, his and her fate are about to intertwine and this is not going to be to his benefit.

خلاصه داستان : لیکه (13 ساله)، دختر یک سیاستمدار برجسته حزب کارگر، به طور تصادفی همکلاسی خود جیمی، پسر یک سیاستمدار جناح راست محلی را تا حد مرگ کتک زد. لیکه ادعا می کند که مرگ جیمی یک تصادف بوده است، اما هیچ کس او را باور نمی کند...

During a break in school 13 year-old Lykke, the daughter of a prominent Labour Party member, seriously injures her classmate Jamie, the son of a high profile right-wing politician.

خلاصه داستان : فیلمی که روایتگر معضلاتی است که در نهایت به آن دست می یابید. البته درصورتی که به بهترین نحو خود سعی در انجام کارهای شایسته برای عزیزان و خودتان هستید. بدین ترتیب ...

Pørni is about the dilemmas that you end up in when you, to the best of your abilities, try to do the right thing for your loved ones, and yourself. In that order. Pørni has two daughters with a jerk of an ex who has moved to Copenhagen, who focuses mainly on himself.

خلاصه داستان : یک خانواده آمریکایی پس از به ارث بردن یک کابین دورافتاده در کوه‌های نروژ، رویای بازگشت به ریشه‌های خود را برآورده می‌کنند. اما یک سورپرایز در انتظار آنهاست.

An American family fulfills their dream of moving back to their roots after inheriting a remote cabin in the mountains of Norway. But there's a surprise waiting for them.

خلاصه داستان : یک زن و شوهر تصمیم می گیرند در یکی از کوه های سرد یک خانه برای پناهندگان باز کنند ولی …

A couple decide to open a home for refuges in the remote cold mountains of Norway.

خلاصه داستان : در نروژ،"الما" پانزده ساله روزهای خود را صرف خیالباقی درباره رابطه ای عاشقانه با دوست پسر خود "آرتور" که همیشه آرزویش را داشته می کند...

In Skoddeheimen, Norway, 15-year-old Alma is consumed by her hormones and fantasies that range from sweetly romantic images of Artur, the boyfriend she yearns for, to daydreams about practically everybody she lays eyes on.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : بعد از یک ماموریت نجات شجاعانه در آب و هوای طوفانی , قایق نجات جوان به یک بندرگاه بزرگ تبدیل می‌شود که در آن او درک می‌کند که بزرگ‌تر همیشه بهتر

After a brave rescue mission in stormy weather, a young rescue boat is headhunted to a larger harbor where he realizes that bigger is not always better.

خلاصه داستان : به نظر می رسد یک شهر کوچک نروژی که زمستان های گرم و ریزگردهای خشن را تجربه می کند به سمت راگناروک (نبرد نهایی بین خدایان و قدرت های شر) دیگری هدایت می شود، مگر اینکه کسی به موقع مداخله کند

A small Norwegian town experiencing warm winters and violent downpours seems to be headed for another Ragnarök -- unless someone intervenes in time.