خلاصه داستان : نانا تصمیم می‌گیرد برای جشن تولد هجده‌سالگی دخترش سیله، او و بهترین دوستش را به یک سفر دریایی دل‌نشین در کارائیب ببرد. اما آن‌چه قرار بود یک تعطیلات رویایی باشد، به طرز عجیبی به یک کابوس هولناک تبدیل می‌شود.

On a cruise ship bound for the Caribbean, 42 year old Nanna has invited her daughter Cille and her best friend on a cruise to celebrate Cille's 18th birthday. The expectations are high, and they have big plans set for the three days aboard the cruise. But on the first evening, the dream vacation descends a nightmare, and Nanna realizes that in order to get justice, she must take matters into her own hands.

خلاصه داستان : راکل، جوانی که برنامه های زیادی برای زندگی خود دارد، ناگهان متوجه می شود که باردار است، اما او به هیچ عنوان آماده‌ی مادر شدن نیست. از طرفی از آنجایی که دیگر امکان سقط جنین وجود ندارد، تنها راهش فرزندخواندگی است. در میان درگیری های او با افکارش، ناگهان یک شخصیت کارتونی به نام نینجابیبی...

When Rakel finds out she's six months pregnant after a one-night stand, her world changes. She is absolutely not ready to be a mother, but since abortion is no longer an option, adoption is the only answer. That's when Ninjababy, an animated character who makes Rakel's life a living hell, turns up.

خلاصه داستان : وقتی از خواب بیدار می شوید همه کابوس ها تمام نمی شوند.

A woman is plagued by constant nightmares after moving into a large, suspiciously cheap apartment. The apartment’s terrible secret soon reveals itself through her dreams.

خلاصه داستان : داستان فیلم در مورد یک زن جوان در دوران نوزادی در قبرستانی رها شده درحالیکه پارچه ای منقش به نمادهای شیطانی دور او پیچیده شده بود. حالا او به دنبال اصل و نسب خودش است و وقتی به کشف حقیقت نزدیک می شود، روح خبیثی به او می گوید «برو».

A young woman tries to find her origins after having been abandoned as an infant at a cemetery wrapped in a cloth with satanic symbols, but as she gets closer to answers a malevolent spirit is telling her to leave.

خلاصه داستان : به نظر می رسد یک شهر کوچک نروژی که زمستان های گرم و ریزگردهای خشن را تجربه می کند به سمت راگناروک (نبرد نهایی بین خدایان و قدرت های شر) دیگری هدایت می شود، مگر اینکه کسی به موقع مداخله کند

A small Norwegian town experiencing warm winters and violent downpours seems to be headed for another Ragnarök -- unless someone intervenes in time.