خلاصه داستان : (ابر).یوشی ریوسوکه جوانی باهوش و مبتکر است که به فروش محصولات آنلاین روی می‌آورد. موفقیت او در این مسیر دشمنی‌هایی را ایجاد می‌کند که به تهدیدهای جدی در فضای مجازی و زندگی واقعی منجر می‌شود و او ناخواسته وارد زنجیره‌ای از اتفاقات خطرناک می‌شود.

Ryosuke Yoshii is an ordinary person, who supports himself by reselling things on the internet. He carelessly earns grudges by people around him and, in the end, he is dragged into a desperate struggle that risks his life.

خلاصه داستان : تاکاناشی هیناکو یه زن اداری 30 ساله ست که تو 8 سال گذشته به عنوان منشی تو رِلِیشِن گِیت مشغول به کار بوده، هر روز، رئیس کاریزماتیک شرکت بهش “ماموریت های غیرممکن”مختلفی میداد و باعث میشه تو 6 سال گذشته سینگل باشه و وقتی برای فکر کردن به آینده ـش نداشت. یه روز،رئیس شرکت به...

Hinako is the executive assistant to the CEO of Relation Gate, a startup company growing at breakneck speed. Apt to listen to his gut feelings, her boss bombards her day in and day out with tall orders he concocts on a whim. Life is far from chill for Hinako, who hasn't had a boyfriend in six years. She barely even has time to sit and think carefully about her future. Each long workday ends with the same toxic thought, "I find no meaning doing this!" as she clutches a beer and lets out a huge sigh.

خلاصه داستان : دو داستان در یک قالب درباره دوشخص که یکی قصد دارد خدمتکار یک کافه شود و ....

An ordinary man plays matchmaker to his friend only to realize the girl being pursued is being stalked.

خلاصه داستان : داستان سریال درباره زن و شوهری است که تازه باهم ازدواج کردن. نانا و شوتا. نانا 15 سال از شوتا بزرگتره و به عنوان یک طراح و شوتا به عنوان مربی بدنسازی مشغول به کارند. هر دو آنها عاشق رمز و رازند. این زوج تازه ازدواج کرده به یه جلسه برای خرید خانه جدید میرند....

Newlyweds Nana and Shota move into an apartment. Two situations, different from the drama series, take place: "What if Shota attends the resident's meeting and not Nana?" and "What if exchange murder game doesn't begin?"

خلاصه داستان : داستان در مورد کارگردانی است که همسرش را در یک سانحه رانندگی از دست می دهد و…

A recently widowed writer whose wife died in a bus crash comes to terms with his grief—or lack of it—in caring for the children of a working man who also lost his wife in the same accident.