خلاصه داستان : فیلم داستان زندگی و رابطه پیچیده دو هنرمند برجسته، گابریله مونتر و واسیلی کاندینسکی، را به تصویر می‌کشد. این دو در اوایل قرن بیستم در مورنائو آم اشتافل‌زی، باواریا، زندگی و نقاشی می‌کردند و با تأسیس گروه «سوارکار آبی»، نقشی مهم در جنبش هنر مدرن آلمان ایفا کردند...

A gifted pair of lovers: Gabriele Münter and Wassily Kandinsky, co-founder of the German modern-art movement "Blauer Reiter." While he was granted fame, artistic and financial recognition, she wasted away in his shadow.

خلاصه داستان : هارولد یک مرد معمولی است که زندگی را پشت سر گذاشته و در انزوا زندگی می کند تا اینکه یک روز قصد دارد نامه ای را پست کند ...

Harold Fry is an unremarkable man who has made mistakes with all the important things: being a husband, a father and a friend. And now, well into his 60s, he is content to fade quietly into the background of life. Until, one day – Harold learns his old friend Queenie is dying. Harold leaves home, walking to his post office to send her a letter. And out of the blue, Harold decides to keep walking, all the way to her hospice, 450 miles away.

خلاصه داستان : انگلستان سال 1963. نیکولاس الیوت افسر اطلاعات ام آی سیکس است و می فهمد دوست صمیمی و همکارش کیم فیلبی جاسوس دوجانبه کا گ ب بوده و پناهنده سیاسی اتحاد جماهیر شوروی شده است.

Follow the defection of notorious British intelligence officer and KGB double agent, Kim Philby, through the lens of his complex relationship with MI6 colleague and close friend, Nicholas Elliott.