خلاصه داستان : چرا کسی مثل لیلا به یک دیدار مجدد و شام به دبیرستان می رود؟ و با یک قطار شبانه به آنجا می رود. او طی 25 سال گذشته به یک نزد هیچکدامشان نفر نرفته و کنان ، یک پرستار دانشجو، در قطار چه می کند؟

Leyla, a lawyer and a poet, takes the long-distance train to attend her high school reunion dinner. On the train, she meets Canan, a young nursing student in distress. As the conversation develops, Leyla learns that Canan is travelling to assist with the suicide of a paralysed man, Yavuz, who wants to die. At the end of the long over- night trip, surrounded by the stories of people both on and off the train, Leyla decides to accompany Canan on her difficult visit.

خلاصه داستان : تعداد انگشت شماری از مردان در سال 1963 استانبول تلاش می کنند تا به مقر رادیو استانبول برسند تا یک کودتای نظامی موفق در آنکارا را اعلام کنند.

May 22nd, 1963. Unhappy with the existing social and political situation in Turkey, a group of military officers has planned a coup d’état to take down the government in Ankara. Meanwhile in Istanbul, their conspirators have undertaken the vital mission of taking over the National Radio station and making a formal announcement about the coup. But nothing goes to plan. Faced with a number of obstacles, including a sudden rainstorm, the absence of the radio station technician, a betrayal, the lack of feedback from Ankara and their very own inefficiency, the conspirators scramble to keep their plan on track and announce the success of the coup – that is, if the coup in the capital has taken place at all.

خلاصه داستان : عارف و دخترش الا به دلیل هرج و مرج شدید شهر در اثر انفجار در خورشید، سعی می کنند به همراه همسایه خود ملک و گروهی از مردم، با آمبولانس از شهر فرار کنند. این سفر که برای همه به رویارویی با حقایق منجر می شود، به معنای واقعی کلمه عارف را که سال ها...

خلاصه داستان : به علت وبای اسبی که در جزیره شیوع پیدا میکنه، یک شبه تمام اسب ها تلف میشن. همون شب رئیس و سلطانِ درشکه‌چی ها توسط برادرش پنهونی کشته میشه. هدفش تصاحب میراثِ صنف درشکه سواری بود که در حال فروپاشی بود. ولی برادرزاده اش هازار مصمّم بود که انتقام پدرشو بگیره.

Shakespeare's darkest tragedy in a modern retelling of family betrayal and horse carriages. Based on a true story, light is shed on the incredible, absurd, striking realities of life and Turkey through the “kingdom of the carriage” in Büyükada.

خلاصه داستان : داستان روانشناسی است که پس از قتل همسرش به بیمارانش مشکوک میشود…

A therapist begins to suspect his clients after the murder of his wife.

خلاصه داستان : زندگی نعیم سلیمان‌اوغلو، وزنه‌برداری که در 15 سالگی اولین رکورد جهانی خود را شکست و در طول دوران حرفه‌ای خود 7 رکورد جهانی، 3 مدال طلای المپیک در سه دوره مختلف، 6 قهرمانی اروپا، 7 قهرمانی جهان و بسیاری موفقیت‌های دیگر را به دست آورد. این فیلم به زندگی او جان می‌بخشد...

From defecting to the Olympics, an underdog weightlifter powers through adversity to raise up his community in this biopic of Naim Süleymanoğlu.

خلاصه داستان : به عنوان یک داوطلب در بنیاد بی اوغلو، زینب یک معلم ایده آل است. این واقعیت که زینپ با همه متفاوت است، اونور، وارث خانواده بی اوغلو را تحت تاثیر قرار می دهد و این دو در نهایت ازدواج می کنند. زمان تمام رازهای خانواده بی اوغلو را نشان خواهد داد، زینب و اونور باید...

Zeynep, a teacher at the Beyoğlu family school, saves Onur, the family heir, from an assassination attempt, leading to unexpected events. Despite Onur's reluctance, they marry. However, Zeynep holds undisclosed secrets about Onur's family. In a house bound by past pains, their love faces challenges, turning their home into a gilded cage.

خلاصه داستان : این سریال داستان زندگی قاتل اجاره ای ملقب به گولگه(سایه) رو بیان میکنه که در حین فرار برای نجات جانش سعی میکند خودش را بشناسد. مدت زیادی بود که از پدر گولگه خبری نبود و سروت مثل پدرش با او رفتار میکرد ولی در نهایت به گولگه خیانت کرد. بعد از خیانت سروت، گولگه یهو...

Seeking to uncover the truth about his past, a henchman betrays someone close to him and assumes a new identity in a small Istanbul neighborhood.

خلاصه داستان : در منطقه روستایی اطراف شهر کسکین در آناتولی، دادستان محلی، کمیسر پلیس و پزشک به دنبال قربانی یک قتل هستند که مظنونی به نام کنان و برادر معلول ذهنی اش به او اعتراف کردند. با این حال، جستجو دشوارتر از حد انتظار است زیرا کنان در مورد مکان دقیق جسد مبهم است.

In the rural area around the Anatolian town of Keskin, the local prosecutor, police commissar, and doctor lead a search for a victim of a murder to whom a suspect named Kenan and his mentally challenged brother confessed. However, the search is proving more difficult than expected as Kenan is fuzzy as to the body's exact location. As the group continues looking, its members can't help but chat among themselves about both trivia and their deepest concerns in an investigation that is proving more trying than any of them expected.