خلاصه داستان : آیکوت که از تنهایی خود شکایت دارد و حسرت داشتن یک خانواده را میکشد. داستان آیکوت از اینجا شروع میشود.آیکوت یک جوان مجردی است که آرزوی ازدواج و تشکیل خانواده را دارد.در حالی که با نورهان عزیز قدم به قدم به آرزوی خودشان میرسیدند با یک مشکل روبرو میشوند.یک هفته مانده به جشن ازدواج از...
A robbery leaves a proprietor penniless before his wedding, but becoming a son-in-law to a second family might be the financial solution he needs.
-
-
-
-
12 بار نامزد دریافت جایزه
