خلاصه داستان : جم، مردی است که از کودکی اعتمادش به عشق را از دست داده است. او برای درمان افرادی که به “بیماری عشق” دچار شدهاند، بیمارستان عشق را تأسیس میکند. برخلاف او، زنی جوان به نام هازال که معتقد است عشق میتواند دنیا را نجات دهد، به شکلی غیرمنتظره وارد زندگی جم میشود و تمام زندگی...
Cem, scarred by a childhood that crushed his trust in love, runs the "Love Hospital" — until Hazal, a believer in the power of love, disrupts his life.
