خلاصه داستان : بیمو، کارمند دولت، به همراه همسر باردارش سریاتون، به روستایی دورافتاده در بورنئو می‌رود و پس از ورودشان، اتفاقات عجیبی در روستا رخ می‌دهد.

Bimo need to make a decision to change his fate in Muara Tapah Village or he will regret for the rest of his life. Now, he has to face the reality, a creature allied with the devil is targeting his wife and future child. There were many regrets piled up in his heart. He also can no longer decide who is worthy of trust. Pak Kasno and Pak Tingen, his teaching friends? Mr. Village Head and his wife? Or the midwife who has been helping his wife?

خلاصه داستان : مرد جوانی هنگام فیلمبرداری در واتو کاندانگ، ترنگالک، سنگ مقدسی را پیدا میکند. پس از آن، آیو همچنان توسط یک شخصیت سیندن از دنیای ماوراء طبیعی که هنوز در بدن آیو زندگی می کند، ملاقات کرد.

Sarinten was expelled from Banyuwangi and settled in Watu Kandang, Trenggalek. Sarinten merged with Ayu, and to this day resides in her body.

خلاصه داستان : یک دانش آموز باهوش اندونزیایی در سال آخر دبیرستان، تمصمیم گرفته, علیرغم عرف جامعه تحصیلات خود را ادامه داده و ازدواج نکند.

In her last year of secondary school, a bright Indonesian student is determined to pursue her education and resist getting married, despite the expectations of her community.

خلاصه داستان : بردگان شیطان مادری پس از مرگ بر اثر بیماری عجیبی که 3 سال از آن رنج می برد، به خانه باز می گردد تا فرزندانش را تحویل بگیرد...

After the death of Rini's mother, something is disturbing her family.