خلاصه داستان : راگو، تنها پسر راقاوا چایکار بسیار دیر به دنیا آمد. به همین دلیل پدرش به او افتخار کرده و علاقه زیادی به وی دارد. او که در یک دانشگاه مهندسی در شهری دور تحصیل می کند، برای شرکت در مراسم نامزدی تنها خواهرش قرار است به شهر باز گردد اما این اتفاق نمی افتد و...
When his son fails to arrive home to attend his daughter's engagement ceremony, aging patriarch Raghava Chakyar waits daily for him at the bus stop. He soon comes to learn that his son, Raghu, was taken into police custody for political reasons and tries to get to the bottom of this.
-
-
-
-
15 بار برنده جایزه و 1 بار نامزد دریافت جایزه
