خلاصه داستان : این فیلم داستان بوگدان را دنبال می‌کند که با سه مردی که به سختی می شناسد در یک سرقت مسلحانه شرکت می کند. هنگام فرار از صحنه جنایت، به طور تصادفی با شاهدی برخورد می‌کند که در نهایت می‌میرد. این امر بوگدان را بهم می‌ریزد و...

A meticulous ambulance driver working in poverty-stricken Bucharest, who takes part in an armed robbery together with three men he barely knows. As the robbery ends in disaster, Bogdan starts a thorough, almost compulsive investigation to dig up the true identities of his accomplices, but the more he discovers, the deeper he sinks into a spiral of fear and paranoia.

خلاصه داستان : دن در یک تصادف رانندگی می میرد. او به بهشت ​​می رسد و متوجه می شود که در این مکان تنها نیست: لورا، دختری که در دبیرستان عاشق او بود نیز اینجاست. آیا این دو بالاخره موفق می شوند با هم باشند؟

Dan dies in a car accident. He arrives in Paradise and finds out that he is not alone in this place: Laura, the girl he was in love with in high school, is also here. Will the two finally manage to be together?

خلاصه داستان : داستان رابطه دوستانه بین دو زن جوان که هر دو در یک یتیم خانه زندگی می کردند است.یکی از آنها وارد صومعه ای در رومانی می شود در حالی که دیگری در آلمان زندگی می کند...

A drama centered on the friendship between two young women who grew up in the same orphanage; one has found refuge at a convent in Romania and refuses to leave with her friend, who now lives in Germany.

خلاصه داستان : لوئیز و کسپر ، یک زوج دانمارکی-نروژی ، به دور از زندگی مدرن ، فناوری و حتی برق در ویلایی جدا شده در وسط جنگل زندگی می کنند. بزرگترین آرزوی لوئیز مادر شدن است اما او قادر به بچه دار شدن نیست. او سرانجام از سر ناامیدی تصمیم گرفت که با خدمتکار رومانیایی خود ،...

Louise and Kasper want to become parents, but Louise cannot have children. She seals a pact with her Romanian maid, Elena, to bear her child, but things don't turn out quite as planned...

خلاصه داستان : آلیس و لویی خواهر و برادر هستند. آن زن یک بازیگر است؛ معلم و شاعر بود. آلیس بیش از 20 سال است که از برادرش متنفر است. در تمام این مدت آنها یکدیگر را ندیده اند. مرگ والدین آنها خواهر و برادر را رو در رو می کند.

Alice and Louis are brother and sister. She is an actress; he was a teacher and poet. For more than 20 years, Alice has hated her brother. In all this time they haven’t seen one another. The death of their parents brings the siblings face to face.

خلاصه داستان : فیلم درباره‌ی دختری به نام اولگا است که باید برای برگرداندن جسد پدرش به لهستان، به ایرلند سفر کند. اما به پدرش اهمیتی نمی‌دهد و می‌خواهد بداند آیا برای ماشینی که قولش را داده بود پولی پس‌انداز کرده است یا نه…

Ola sets off to Ireland to bring her father's body back to Poland after he dies in a building site accident. But never mind her dad, Ola wants to know if he had saved money for the car he had promised her. Dealing with foreign bureaucracy in her own streetwise way, Ola will get to know her father.

خلاصه داستان : یگ جوان مهاجر، اتاقی را در یک مهمانخانه شبانه روزی اجاره می کند. اما بزودی دچار کابوسی می شود که نمی تواند از آن فرار کند...

An immigrant in search of the American dream is forced to take a room in a boarding house and soon finds herself in a nightmare from which she can't escape.