خلاصه داستان : مادی بالا، دانشجویی پرتلاش که شب‌ها به شغل قفل‌سازی مشغول است، زندگی ساده‌ای دارد. اما این روال عادی زمانی تغییر می‌کند که کلیر، دختری اسرارآمیز، در نیمه‌شب از او درخواست کمک می‌کند. مادی که همیشه حاضر به کمک است، با خوش‌رویی به او کمک می‌کند، اما به‌زودی متوجه می‌شود که کلیر چیزی پنهان می‌کند...

Mady, a student, works as a locksmith by night. He helps Claire get into her apartment and soon realizes that she lied to him about her identity and robbed something that belonged to a dangerous man, Yannick. Mady gets embroiled in a manhunt and will have one night to prove his innocence.

خلاصه داستان : یک کارگر بیکار کارخانه برای گذران زندگی به عنوان یک قاتل مشغول به کار می شود...

An unemployed factory worker takes a job as a hit man to make ends meet.

خلاصه داستان : آنتوان همسرش را در بمب گذاری باتاکلان در پاریس از دست داد. او در یک پست فیس بوک توضیح می دهد که چگونه در برابر نفرت مقاومت می کند: او با عشق تروریست ها به پسر 3 ساله اش مخالفت می کند. به نظر می رسد که او در حال از دست دادن جایگاه خود...

The story of Antoine Leiris, who lost his beloved wife Hélène in the terrorist attack on the Paris "Bataclan". In a moving Facebook post, he counters the assassins' hatred with his love for his almost three-year-old son. And yet he seems to lose his footing in his grief.

خلاصه داستان : در خانواده جاستین همه دامپزشک و گیاهخوار هستند. در 16 سالگی، او یک نوجوان با استعداد است که آماده است سال اول خود را در دانشکده دامپزشکی بگذراند، جایی که خواهر بزرگترش نیز در آنجا تحصیل می کند. در آنجا، او فرصتی برای حل و فصل ندارد: گیج شدن بلافاصله شروع می شود. جاستین برای...

In Justine’s family everyone is a vet and a vegetarian. At 16, she’s a gifted teen ready to take on her first year in vet school, where her older sister also studies. There, she gets no time to settle: hazing starts right away. Justine is forced to eat raw meat for the first time in her life. Unexpected consequences emerge as her true self begins to form.

خلاصه داستان : به بازی پارانویا خوش آمدید. این بازی 2 قانون دارد. یک اینکه هیچ چیز واقعی نیست و دو اینکه یکی از شما خواهد مرد. "لوکاس" و "کلوئی" که دو بازیکن مشتاق هستند، تصمیم می‌گیرند در بازیِ پارانویا که یک بازی فرار منحصر بفرد است شرکت کنند، آنها پس از حل کردن اولین معما به آخرین...

Welcome to Paranoia, the ultimate escape game. Rule #1: Nothing is real. Rule #2: One of you will die. Lucas and Chloe, two passionate gamers, decide to participate to Paranoia, a very exclusive escape game. After solving a first riddle, they make it to the location of the finale in an abandoned mental hospital, lost in a frightening forest. There, four other participants are waiting on them. They soon realize that only one of them will get out of there alive.