خلاصه داستان : ملیکه برای این که خانوادهاش رو متقاعد کند که میتواند تنهایی در استانبول با حفظ ناموسش کار کند، مجبور به گفتن دروغهای کوچکی! میشود. خانوادهاش که در آلمان زندگی میکنند فکر میکنند ملیکه یک خبرنگار ممتاز است که در یک زندگی محشر زندگی میکند و به زودی با نامزد دکترش ازدواج خواهد کرد…
Melike lies to her family in Germany about her work, house and fiance Mehmet. Mehmet is a doctor and the fiance of her boss Iknur. When her family comes to Istanbul, she blackmails Mehmet to go along with her plans to not expose her lies.
