خلاصه داستان : ‌شهرزاد برای نجات عشقش فرهاد که با وجود بی گناه بودن به اعدام محکوم شده است، مجبور می شود از بیوک بیک، که قدرت و نفوذ سیاسی زیادی دارد، کمک بخواهد اما از بهای سنگین درخواست خود بی اطلاع است... در بحبوحه دوران پرفراز و نشیب سیاسی در ترکیه، شهرزاد و فرهاد عاشق هم هستند.

Şehrazat, a resilient and hopeful young woman studying in medical school who dreams of a bright future with her beloved Ferhat. However, their lives are turned upside down when Ferhat is wrongfully sentenced to death. In a desperate attempt to save him from the gallows, Şehrazat turns to Büyükbey, a man known for his dark influence. But there is a catch that she’s unaware of: no favor from Büyükbey comes without a price. As the unhappy marriage of Büyükbey’s daughter, Şirin, and his nephew, Kubat, intertwines with his plans to maintain his empire, everyone’s lives will be irrevocably changed, and nothing will ever be the same again.

خلاصه داستان : عید عشاق حکایت از داستان پدر و پسری دارد که ۲۵ سال از هم جدا مانده‌اند. مسیر وکیل “یوسف” و پدرش “هوس‌علی” که عاشق ساز هست، بعد از ۲۵ سال جدایی باهم یکی می‌شه. این پدر و پسر که راهی طولانی دارن و شاید آخرین سفر دوتایی‌شون باشه، در طی این مدت با گذشته‌شون رو...

An unexpected reunion between a traveling musician and his son opens old wounds as the two set out on a long journey to a troubadour festival.

خلاصه داستان : فرات بولوت یه دادستانه که با همسرش زینب و دختر پنج ساله اش یه زندگی شاد داره ولی یه روز که بیدار میشه، میبینه توی زندانه و اتفاقات چهار ماه اخیر رو به هیچ عنوان به یاد نمیاره. آخرین چیزی که یادشه جشن تولد دخترشه ولی درعین وحشت و شوک متوجه میشه که به جرم...

Firat is a successful prosecutor convicted of murdering his wife and child. He wakes up one day with amnesia and doesn't know why he's in prison. He is seeking to regain his memory and clear his name. He has to escape from prison to reveal the truth.